و اگر مینویسم

و اگر می‌‌نویسم
دوست دارم بدانی
در خلا دنیایِ بی‌ جاذبه از نبودنت
عجیب معلقم
می‌چرخم
و می‌‌چرخم
و می‌چرخم
و در چشم‌های ناباورِ یک سرگردانِ دلتنگ
کسی‌ رامی بینم
شبیهِ خودم
که هنوز عاشقِ کسی‌ ‌ست شبیهِ تو
وجودی سایه وار
و حضوری کمرنگ
حضوری بسیار بسیار کمرنگ
که نوشتن برایش
منصرف می‌کند مرا
از مرگ
و نبودن ....
دیدگاه ها (۵)

عشق زوال ندارد.فقط یک وقت هایی پیش می آید که آدمیزاد مجبور ا...

باید در انتهایِ یک کوچه یا اصلا خیابانبه ایستمتمامِ بهار را ...

امروز دلم گرفته استمی خواهم از گرفته های دلم برایتبگویماز اب...

کاش یه مغازه بود آدم میرفتمیگفتبی زحمت یه کم "خیال خوش" میخو...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط