ادمیزاد سختشه بگه کم اوردم
ادمیزاد سختشه بگه کم اوردم
سختشه بگه این همه جون کندم ولی تهش هنوز همونجا که از روز اول شروع کردم!
سختشه بگه درونم پره از درد ولی لبام میخندن،
سختشه از یه،جا به بعد زندگیش!
من الان همونجام ،
همونجا که بعد این همه چی سختمه!
خندیدن زورکی سختمه،
حرف زدن با دور و بریام سختمه،
قدم زدن تو پیاده روها سختمه،
گریه کردن یواشکی هم سختمه حتی!
یجوری رفتم تو لاک خودم که دوست دارم هیچوقت بیرون نیام،
حقیقت ماجرا اینه که ادم وقتی بیین نزدیک ترینای زندگیش حس درونشو نمیفهمن،
فرار میکنه،،
وقتی بیینه هیچکس صداشو نمیشنوه و باید دستاشو گره کنه رو گلوش که دیگه صداش درنیاد فرار میکنه،وقتی ببینه اونیکه همیشه بوده خودش بوده و بقیه فقط ی سایه بودن ک از کنارش گذشتن فرار میکنه،ادمیزاد سختشه بگه خستم از عشق،از دوست،از رفیق،،واسه همون فرار میکنه،میبینی؟!سختمه بگم کم اوردم
و فرار کردم،،
راستش دنیا جز این دو تا پایی که قراره محکم وایسن تا زمین نخوری هیچی نمیده بهت،،پس فرار کن از ادما،،به پاهات تکیه کن...
من فرار کردم:)
سختشه بگه این همه جون کندم ولی تهش هنوز همونجا که از روز اول شروع کردم!
سختشه بگه درونم پره از درد ولی لبام میخندن،
سختشه از یه،جا به بعد زندگیش!
من الان همونجام ،
همونجا که بعد این همه چی سختمه!
خندیدن زورکی سختمه،
حرف زدن با دور و بریام سختمه،
قدم زدن تو پیاده روها سختمه،
گریه کردن یواشکی هم سختمه حتی!
یجوری رفتم تو لاک خودم که دوست دارم هیچوقت بیرون نیام،
حقیقت ماجرا اینه که ادم وقتی بیین نزدیک ترینای زندگیش حس درونشو نمیفهمن،
فرار میکنه،،
وقتی بیینه هیچکس صداشو نمیشنوه و باید دستاشو گره کنه رو گلوش که دیگه صداش درنیاد فرار میکنه،وقتی ببینه اونیکه همیشه بوده خودش بوده و بقیه فقط ی سایه بودن ک از کنارش گذشتن فرار میکنه،ادمیزاد سختشه بگه خستم از عشق،از دوست،از رفیق،،واسه همون فرار میکنه،میبینی؟!سختمه بگم کم اوردم
و فرار کردم،،
راستش دنیا جز این دو تا پایی که قراره محکم وایسن تا زمین نخوری هیچی نمیده بهت،،پس فرار کن از ادما،،به پاهات تکیه کن...
من فرار کردم:)
- ۷.۱k
- ۱۱ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط