حکایت فردی چند گردو به بهلول داد و گفت

#حکایت فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن و بخور و برای من دعا کن
بهلول گردوها را شکست و خورد
اما دعا نکرد
مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم ..؟
بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خدا
داده ای ، خدا خودش صدای شکستن گردوها
را شنیده است
دیدگاه ها (۳)

می گویند که خداوند آدم و همسرش را از بهشت راند چون حرف او را...

#سوادزندگی شناخت_همسرهمسرت رو سه جا میتونی بشناسی :1. ﺗﻮی ﺟ...

#نوستالژی هامون 😍

ابوالفضل پورعرب #هنرمندان

فصل اول – توکل و اعتماد به خدا (به نیت امام علی ع)دیالوگ ۱:ب...

👆ایشون همان پیرمردیست که با حاج آقا بهلول با طی الارض به کرب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط