باز در چهره

باز در چهره
خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و
در غربت دل
حسرت بوسهٔ هستی سوزت...

فروغ_فرخزاد

@chekamehaibaran
دیدگاه ها (۱)

در کوچه باد می آید و این ابتدای ویرانیستآن روز هم که دست های...

دست مندست بکش از سر منموی دلداربه دست دگری...بافته شد !!!#کو...

یک عمر جدایی به هوای نفسی وصلگیرم که جوان گشت زلیخا،به چه قی...

تَرک ما کردی ،ولی با هرکه هستی یار باش ...!#وحشی_بافقی

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌از لحظه‌ای که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط