پارت

پارت[8]

رسیدیم رستوران...

رفتیم داخل دوست کوک با زنش اونجا نشسته بود ماهم رفتیم پیششون

کوک: سلام بچه ها
ا.ت: سلام
سوهو: بیاین بشینید
لیا: خوش اومدین

نشستیم و غذا سفارش دادیم تا غذا رو بیارن ماهم نشستیم حرف زدیم

لیا:میتونم اسمتو بپرسم؟
ا.ت: اسم من ا.ت میتونی هانا صدام کنی
لیا:پس خوشبختم اسم من هم لیاعه

دستشو آورد بهم دست داد
غذا رو هم آوردن

سوهو: خب حالا غذا مون و بخوریم

غذا رو خوردیم و تموم شد

لیا: میتونم بپرسم شما کجا آشنا شدین؟

به کوک‌ نگاهی انداختم و بعد به لیا گفتم

ا.ت: توی پارک
لیا: اوهوم

بعد کلی حرف زدن داشتیم میرفتیم خونه
کوک: نظرت چیه بریم شهر بازی؟
ا.ت: نمیخوام
کوک: چرا؟
ا.ت: دوست ندارم
کوک: میریم شهر بازی همین که گفتم
ا.ت: چرا همش میخوای زور بگی میگم نه نمیخواد بریم
کوک: دارم در حقت خوبی میکنم
ا.ت: مگه من بچم داری در حقم خوبی میکنی من همین فردا میرم خونه ی خودم پیش مامانم
کوک: غلط کردی
ا.ت: دلم براش تنگ شده(گریه)
کوک: اشک تمساح نریز واس من
ا.ت:........................
کوک: خودت داری کاری میکنی که زود اعصبانی بشم
ا.ت: من کاری نمیکنم تو خودت زود اعصبانی میشی نمیزاری بیرون برم
چرا نمیزاری
کوک: چون میدونم فرار میکنی
ا.ت: من‌اگه اون سر دنیا هم برم تو منو پیدا میکنی تو یه مافیایی من چطور میتونم باهات زندگی کنم
کوک: خفه شو بینم صبر کن خونه برسیم
ا.ت: چیه باز میخوای کتکم‌ بزنی؟
کوک: من تو رو هیچ وقت کتک نمیزنم بفهم

رسیدیم خونه...
دیدگاه ها (۰)

پارت[9]رسیدیم خونه...از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل خونه یه ...

پارت[10]رفتم پیش مامانم...هرچی در زدم درو باز نکرد ا.ت: چیکا...

پارت ۷***اسلاید ۱. استایل کوک اسلاید ۲. لباس ا.ت اسلاید ۳....

پارت[7]که یه دفعه...میخواستم از خونه بزنم بیرون که دستمو گرف...

پارت ۹۵ فیک ازدواج مافیایی

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط