لباس بازت ک کامل پاهات رو نشون میداد و روی سینه هات رو وا

لباس بازت ک کامل پاهات رو نشون میداد و روی سینه هات رو وا گذاشته بودی رو پوشیدی و از اتاقت اومدی بیرون به سمت در ماشینت رفتی و اون رو باز کردی
+ میبینی پارک جیمین بدون من میری پارتی ؟ هع

از ماشین پیاده شدی و روی فرش قرمز داشتی راه میرفتی ک متوجه نگاهای سنگین رو خودت شدی روتو اونور کردی
ی نیشخند زدی و رفتی دیقا کنارش نشستی و لباستو کنار زدی تا رون پاهات کامل دیده بشه
بالشت کنارش رو برداشت و بهت داد
_ بزار رو پاهات
+ هرجور راحت باشم میشینم
محکم بالشت رو روپاهات گذاشت و لباشو کنار گوشت اورد و زمزمه کرد
_ کاری نکن ی شب سخت و باهم شروع کنیم ...

{‌خب خب خب‌ از اونجایی که مرض دارم با دست چپم مینویسم فقط لطفا‌لایک کنییییییید
وگرنه شببا ماهیتابه میام تو} خوابتون🍳😁

✿••٠٠ #J_u_n_g_k_o_o_k ٠٠••✿
دیدگاه ها (۷)

این داستان:اعضا:تهیونگ ا/ت رو با ما تقسیم کنهمونطور لقمه هار...

کنارش نشستی ک کاملا درگیر اون چیزای بچگانه بود و نگاهشون میک...

ممنون بابت لایک هات

کیوت ولی خشن پارت ۲۰تازه متوجه شدی چه خبره دستتو اوردی بالا ...

چند پارتی جین پارت ⁵ آخر به آخرین صفحه که رسیدی متوجه شدی اس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط