تک پارتی درخواستی

وفتی سرما خوردی و اون میخواد ببوستت ولی تو نمیزاری

پتو رو با دو دستات گرفته بودی و توی خودت جمع شده بودی سونگمین با یه فنجون چای گرم به سمتت اومد
سونگمین:حالت بهتره؟
ات:نه...داغونم
فنجون رو گذاشت کنار تخت و اومد پیشت نشست و پتو رو یکم بالا کشید تا گرم بشی آروم پیشونیتو لمس کرد
سونگمین:تب داری هنوز ...چرا انقدر بی ملاحظه ای؟
ات:خب هوا سرد بود
سونگمین نفسش رو بیرون داد خم شد انگار می‌خواست ببوستت فورا دستتو جلوی صورتش گرفتی
ات:نه نه..نیا مریضم سرما میخوری
سونگمین چشماشو ریز کرد و گفت
سونگمین:خب که چی
ات:یعنی چی خب که چی خب تو هم مریض میشی نمی‌خوام تو هم مریض شی نه بکش عقب
سونگمین:تو حتی نمیزاری به همسر خودمم محبت کنم
تو پتو رو تا بینیت کشیدی فقط چشات معلوم بود
ات:صحبت کن فقط از فاصله امن
سونگمین لبخندی زد و تورو با کمی فاصله از خودش روی تخت قرار داد و کنارت دراز کشید آروم گفت:باشه نمیبوسمت..ولی همین جا می‌مونم کنار تو
چند لحظه بعد دستش رو از زیر پتو آورد و انگشتات رو گرفت
سونگمین:این یکی رو که دیگه اجازه میدی...نه؟
ات:باشه اینو میتونی
سونگمین لبخندی زد وگفت:تا خوب بشی ...من تکون نمی‌خورم
*پایان*