بدنم کشوری برای تو بود

بدنم کشوری برای تو بود
کشور خاطرات پر غم من

مردمی توی قلبم عاشق تو
شعرهایم حضور پرچم من


بدنم کشوری برای تو بود
توی رگهام نفت من بودی

تو برایم تحول و تغییر
سال پنجاه و هفت من بودی


دختری اغتشاشگر هستی
که هجومی جدید راه انداخت

آنکه با صورتی شبیه به ماه
انقلابی سفید راه انداخت


بدنم کشوری برای تو بود
که شد امروز سخت در به درت

"ابروانت دو هشت لعنتی است
وای از آن چشمهای فتنه گرت"


سالها لحظه ی نبودت رفت
مردم عاشق تو پیر شدند

با گذشت زمان ببین حالا
راحت این کوه ها کویر شدند


تازه فهمیده ام چه چیزی بود
در دل من همیشه غم می ریخت

بدنم کشوری برای تو بود
قهرهایت مرا بهم می ریخت


مرد تو مُرد توی این غمها
نشود قصه اش فراموشت

که فراری شد از گذشته ی خود
که پناهنده شد به آغوشت


من فراری ام از خودم امروز
که نشد هیچ فکر چاره کنم

کشورت را به رسمیت نشناس
پرچمم را بیار پاره کنم

#سید_سهیل_مهدیانی
دیدگاه ها (۳۰)

به شب سلامکه بی تورفیق راه من است!#حسین_منزویشب همتون آروم ❤...

دیگه طلاق از مد افتاده! شوهرتون رو لازم نداشتین آویزون کنید ...

+ چه نسبتی باهات داره؟ - داروی قلبمه! ❤#ژوانوشت

چشم هایش سبزِ "یواش" است انگار لاک پشتی پیردر تقویم نگاهش به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط