ملودیتلخ
ملودی_تلخ🍷
Part:63
بشدت بوی بدی میداد
بادیگاردش با عصبانیت بهم اشاره کرد که برم کنار
حالا اونجا خونه رئیست بود بهم زور میگفتی اینجا که خونه منه!!!
که انگار بلد بود اتاق کجاست بردش و گذاشتش رو تخت خودشم از خونه زد بیرون و با اون یکی بادیگارد پایین تو ماشین نشستن
منتظر بودن؟
رفتم بالاسر تهیونگ
خواب بود
کاش همین طوری خواب بمونه وهرچی خواستم نگاهش کنم
کم کم گردنم درد گرفته بودولی از نگاه کردن بهش خسته نبودم سرمو گذاشتم رو صندلی بغل دستش و خوابیدم
..............
با صدای چرتو پرت های تهیونگ بیدار شدم
انگار خواب بد میدید
همش توی خواب داد میزد کمک
اخه مرد به این بزرگی و کمک؟؟؟
حالا که بهش فکر میکنم اونم ادمه
چسماشو باز کرد و تا چهرمو دید زد زیر خنده
از قیافم ناامید شدم
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
Part:63
بشدت بوی بدی میداد
بادیگاردش با عصبانیت بهم اشاره کرد که برم کنار
حالا اونجا خونه رئیست بود بهم زور میگفتی اینجا که خونه منه!!!
که انگار بلد بود اتاق کجاست بردش و گذاشتش رو تخت خودشم از خونه زد بیرون و با اون یکی بادیگارد پایین تو ماشین نشستن
منتظر بودن؟
رفتم بالاسر تهیونگ
خواب بود
کاش همین طوری خواب بمونه وهرچی خواستم نگاهش کنم
کم کم گردنم درد گرفته بودولی از نگاه کردن بهش خسته نبودم سرمو گذاشتم رو صندلی بغل دستش و خوابیدم
..............
با صدای چرتو پرت های تهیونگ بیدار شدم
انگار خواب بد میدید
همش توی خواب داد میزد کمک
اخه مرد به این بزرگی و کمک؟؟؟
حالا که بهش فکر میکنم اونم ادمه
چسماشو باز کرد و تا چهرمو دید زد زیر خنده
از قیافم ناامید شدم
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
- ۲.۱k
- ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط