دلبر مغرور من

˼‌ دلبر مغرور من ˹

#پارت22
...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....

وارد خونه شدم مامان بابای دنیا توی پذرایی نشسته بودن که سلامی دادم و گفتم : دنیا کجاست

- تو اتاقشه صنم جان

ممنونی زیر لب گفتم و به سمت اتاق دنیا رفتم با دیدنم به سمتم اومد که خودمو انداختم تو بغلش و شروع کردم گریه کردن

- خدای من گریه نکن دردونه

دنیا یعنی الان سیاوش تو چه حالیه یعنی کجاست داره چیکار می‌کنه دنیا من از لحظه لحظه سیاوش خبر داشتم نمیتونم نمیتونم ببینم مال من نیست نمیتونم ببینم دیگه نمیتونم بهش بگم سیاوشم اون مال من بود چیشد رفت شد مال مردم

- دورت بگردم بیا اینجا و روی تخت نشست و منم سرمو گذاشتم رو پاش گیتارش رو برداشت و شرو کرد :

- چته رفیق عاشق من .
چرا سراغ اون که رفته رو داری بازم می گیری .
اون بر نمی گرده پیشت بسه دیگه بهونه گیری .
اگه به فکر اون باشی یه روزی از غصه می میری .
ببین چه حال و روزی داری .
تموم زندگیت شده سه چار تا عکس یادگاری .
منتظر یه فرصتی شروع کنی به گریه زاری .
این دست تقدیره عزیز من تو تقصیری نداری .

هق هقم بالا گرفت داشتم خفه میشدم بلند شدم و گفتم بسهههه بسه دنیا

- باشه باشه اروم باش

نمیتونستم اروم باشم حال دلم بدجوری خراب بود :)
دیدگاه ها (۲)

˼‌ دلبر مغرور من ˹#پارت23...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️...

˼‌ دلبر مغرور من ˹#پارت24...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️...

˼‌ دلبر مغرور من ˹#پارت21...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️...

˼‌ دلبر مغرور من ˹#پارت20...♥️....♥️....♥️....♥️....♥️....♥️...

ویو جیمین وقتی اومدم پایین دیدم همه دور هم جمع شدن جیمین : چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط