ترجمه لایو جیمین

ترجمه لایو جیمین
🐥 ممنون بابت تبریکای تولدم
🐥 باورم نمیشه الان تولدمه
🐥 نه، چون تولدمه هیچ چیز خاصی نداره
🐥 و نه، هنوز کیک نخوردم
🐥 ساکت نیست؟
🐥 کاش میشد حداقل یه موزیک پخش کرد، ولی الان دارم با موبایلم این کارو میکنم
🐥 با خانوادم شام خوردم. پدرم یه کیف پول بهم هدیه داد
🐥 راستی، پدرم خیلی کیوته، مگه نه؟

🐥 هدیه؟ راستشو بخوای امروز غیر از خودم کسی رو موقع ضبط ندیدم
🐥 رفتم آهنگهارو ضبط کردم، برگشتم خونه شام خوردم، بعدش...
🐥 دیشب خوب نخوابیده بودم الانم اومدم اینجا
🐥 معمولاً تولدم رو جشن نمیگیرم...
🐥 خب، تولد انقدرها هم مهم نیست
🐥 اما چون خیلی بهم تبریک گفتید، ازتون ممنونم
🐥 آه، جایی برای گذاشتن (موبایل) نداشتم پس گذاشتمش روی یه جعبه
🐥 ضبط داره خوب پیش میره؟ چی بگم، داره عالی پیش میره و دارم سخت کار می‌کنم. دفعه قبل هم گفتم ولی مطمئن نیستم شما چه ریکشنی نشون می‌دید، پس هم منتظرش هستم و هم نگرانم و می‌ترسم. این احساسات همه باهم قاطی شدن.
🐥یه پلی‌لیست رو روشن کنم؟ فقط پلی‌لیست رو سرچ کنم؟
🐥 آهنگ چطوره؟ خوبه، دوستش دارم، حداقل خودم که دوست دارم.
🐥خواب؟ آه این روزا دیر می‌خوابم.. 9 صبح؟ ساعت 9 می‌خوابم و بعد از 3-4 ساعت خواب بیدار می‌شم
🐥🐥 چرا کلاه سرمه؟ نتونستم موهام رو بشورم می‌خواستم بشورمش ولی می‌خواستم قبل از اینکه بیشتر دیر شه همینطوری لایو رو انجام بدم... برم الآن موهام رو بشورم؟
🐥 «می‌خوام موهام رو صورتی یا آبی کنم؟» در موردش فکر می‌کنم.
🐥 «حس سی ساله شدن چطوره؟» یکمی معمولیه... دلم نمی‌خواد بزرگ بشم، همین چیزا دیگه
🐥 اعضا بهم تبریک گفتن، وقتی تماس گرفتن این کار رو کردن.
🐥 تتوی دوستی؟ اینو می‌گین؟ تتوی عدد 7 رو نشون می‌ده
🐥 «ضبط چند آهنگ تموم شده؟» شماها دوست دارین آلبوم چند تا آهنگ داشته باشه؟
🐥: در هر صورت، بهتون نمی‌گم که چند آهنگ توی آلبوم قراره باشه، چون هنوز راه درازی در پیشه‌
🐥 8 آهنگ؟ داریم روش سخت کار می‌کنیم، هنوز داریم ضبط می‌کنیم.
🐥 همیشه همینطوریه... ما ماه‌های خاصی رو مشخص می‌کنیم، مثلاً اگر از ژوئیه تا دسامبر آماده کنیم باید تا اون موقع تموم شده باشه درسته؟؟ ولی همیشه طوری که می‌خوایم پیش نمی‌ره.
🐥 امروز واقعاً حالم خوبه.
🐥 کنجکاوید کانسپت آلبوم رو بدونید؟ کانسپت آلبوم..............
🐥 منم دلم تنگ شده براتون، می‌خوام هرچه سریع‌تر ببینمتون.
🐥« این آهنگایی که پخش میشه اسپویلره؟» (می‌خنده) آه نه، فقط چون سکوت خیلی سنگینی بود روشنشون کردم.
🐥 کنسرت... منم کنجکاوم بدونم کنسرتمون چطور خواهد بود، چون خیلی وقته با هم کنسرت نداشتیم.. من کنسرت هوسوک هیونگ و جین هیونگ رو واقعاً دیدم.. اونا فوق‌العادن
🐥 نمیدونم وقتی هممون جمع بشیم میتونیم انجامش بدیم، ما قطعاً تمام تلاشمون رو می‌کنیم اما من استرس دارم، اونا مدام میگفتن "ما از عهده همه چیز برمیایم، میتونیم، نگران نباش."
🐥 فکر کنم بیشتر از همه تو فرودگاه استرس داشتم.. داشتم بهتون نگاه می‌کردم.
🐥 چیزی که می‌خواستم این بود.. من واقعاً از لباسام و همه چیز خوشم اومده بود، و به خودم گفتم بذار خوشگل به نظر برسم ، اما از یه طرف خبرنگارا منتظر بودن و از طرفی فن‌ها.. به خودم گفتم باید وقتی از ماشین پیاده میشم باحال راه برم، این هدفم بود.. اما لبخند اصلاً از لبام جدا نمی‌شد.
🐥 از طرفی لباسم یه ذره باز بود، که در واقع انتخاب خودم بود.. اما باید طبیعی راه می‌رفتم.. اما عکسام یه جوری دراومده بود انگار که گیج بودم
دیدگاه ها (۰)

https://wisgoon.com/naznln78ازش حمایت کنید لطفاً

ویدیو های منتشر شده از اعضا در ایونت

اون چی بود😂

جیمین ساعت چهار لایو اومده بودخدایا چه کیوته🥹🥳

بچه ها اومدم یه چیزی بگم من با یه سری بچه ها خیلی تو روبیک...

🐨 : سنمون رفته بالا و…🐥 : زانو هامون درد می‌کنه 😂🐨 : نمیدونم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط