سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم

#سعدی
دیدگاه ها (۲)

هوا سرد شده عزیزم#تُ فکر نمی کنیجایِ دست هایتدر جیب هایم خال...

اشڪ در چشمان من طوفان غـَم دارد به دل خنده بر لب می زنـم ت...

کس نیست در این گوشهفراموشتر از من :(#شهریار

من در آن وقت که باد زلف تو را می‌آشفتنفسم رفت و دلم رفت و فق...

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم باید چه بگویم به پرستار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط