پارت سوم مافیای جذاب من

پارت سوم مافیای جذاب من :
(ماشین از کنترل تهیونگ خارج میشه و میخوره به سنگ )
-من کجام چرا قرمز.......
ات؟؟؟؟؟
( سر ات خورده به داشبورد و تیر هم خورده به دستش )
-بادیگارد زنگ بزن به اورژانس خودتون هم سریع بیاین
( پرش به بیمارستان )
&خون ازش زیاد رفته
باید سریعا شروع کنیم
پرستار آماده شروع
برید بیرون آقا
-اما.......باشه
(پرش به بعد از عمل )
-چیشد آقای دکتر ؟
&خب حالش خوبه ولی کسی که تیر بهش زده قصد کشتن این خانم رو داشته باید مواظبش باشین
-باشه ممنون
میشه ببینمش ؟
&آره حتما
خیلی خوشحال شدم شما بیمارستان ما رو انتخاب کردین
-خواهش میکنم بالاخره بیمارستان خصوصیه
+من......کج......ام؟
-بیمارستانی دوشیزه
حالت خوبه ؟
+(میزنه زیر گریه )
-چرا گریه می‌کنه پرنسسم ؟
+بهم تیر خورده نمی‌بینی تازه سرم هم شکسته
-قربونت برم من خوب میشی ازت خودم مراقبت میکنم
+یعنی واقعا نمیخواین منو بکشی
-چرا همچین فکری می‌کنی ؟
+چون تو مافیایی
-منم آدمم کسی که اذیت کنه رو میکشم کسی که دوست دارم رو مثل مروارید ازش مراقبت میکنم
+باشه
(دیری دیری دیری )
-الو سلام چی شده ؟
......
-پیداش کردین ؟
.............
-باشه اماده باشین همین امروز بهشون حمله میکنیم
........
+چ....چی شده ؟ ببخشید به من چه اصلا
-کسی که بهت تیر زده قصد کشتن تو رو داشته می‌خوام بهش یه درسی بدم که بدونه با کی طرفه
+آها باشه ......ولی میشه نکشینش
-میگم می‌خواسته بکشتت
+ولی گناه داره اگر ما مثل اون رفتار کنیم که نمیشه (چقدر است ضد حاله من بودم باهاش همکاری میکردم😂)
-ات ببخشید نمیتونم این شغل منه لطفاً توش دخالت نکن
+ب....باشه (چشم های ناراحت)
-ناراحت شدی ؟
+( با صدای بغضی) نه اصلا
-بیا بغلم قشنگم
خب ببین ات من میرم حواست باشه کسی وارد اتاقت نشه به دکتر میگم نزاره کسی بیاد تو
پس اگر هر کسی وارد شد این رو فشار بده من سریع بهت میرسم
+باشه
(تهیونگ و ادماش میرن که پدر اونا رو در بیارن 😂 و سردسته رو میکشن و زیر دستای یارو رو با خودشون میبرن)
( پرش تهیونگ به بیمارستان )
-کسی وارد اتاقت نشد ؟
+نه نشد بریم
-اره میریم ولی باید توی بغل من بریم
+چی نهههههه
-باید بیای قشنگم
+زشته
-چه زشتی داره بیا بریم
+ولی تا حالا کسی منو بغل نکرده میترسم
منو نندازی هاااا
-مگه توی جوجه چقدر وزن داری ؟
+یاا درست حرف بزن
(میرن میشینن توی ماشینی که بادیگارد ها اونا رو میبرن )
دیدگاه ها (۵)

پارت چهارم فیک مافیای جذاب من :-ات می‌خوام یه چیزی بگم +چی ش...

پارت پنجم فیک مافیای جذاب من :(فردا صبح )+چه نوری میخوره به ...

یااااا دویست تایی شدیم مرسی ازتون بچه ها امیدوارم انفالو نکن...

پارت دوم مافیای جذاب من :-( با دست به افرداش میگه اسلحه ها ر...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

نام فکی:عشق مخفیPart: 18ویو ات*از ماشین پیاده شدم*ی بادیگارد...

سناریووقتی باهات دارن دعوا میکنن که یهو یه بشقاب رو برمیدارن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط