ارمی فداکار

ارمی فداکار
پارت ۵

من : متاسفم اما نمیتونم قبول کنم که به خونه مشترکتون بیام به نظرتون مردم درباره من چه فکری میکنن ؟ نمیگن اینا همش نقشه بوده که خودشو تو دل بی تی اس جا کنه یا همچین چیزی ؟ نه قبول نمیکنم و درباره کنسرتی که میگین ااامم من با ارمی ها کلی حرف دارم اما نمیدونم درسته که به روی صحنه بیام یا نه نمیدونم
نامجون با لبخند گفت : باشه هر جور میل خودته خب ما باید بریم که به تمرین برسیم وگرنه پی دی نیم می کشمون
که دستش خورد به گلدون روی میز و شکست
جین با کلافگی و کمی اعصبانیت گفت : قبل از پی دی نیم تو می کشیمون با خرابکاری هات
نامجون : یاا خب چیکار کنم وسایل با من مشکل دارن
هانول : شما برین من میگم بیان جمعش کنن
جیهوپ : حتما بگی هااا خودت جمع نکنی
هانول سری تکون داد
هووفف رفتن

فردا صبح ساعت ۹:۰۰
از دید یونجی :

هانول : هی پاشو که بریم تا بی تی اس نفهمیده ما حساب کردیم
با خواب‌آلودگی پاشدم و گفتم : چه خبره
هانول لباسام رو اورد و کمکم کرد تا به دست و صورتم آب بزنم بعدش لباسام رو پوشیدم که یکی در زد
من : هانول ببین کیه
سری تکون داد و رفت و منم از جام پاشدم
جیمین اومد تو و گفت : شما مگه قرار نبود تا ما نیومدیم کاری نکنین ؟
من : اخخ سلام جیمین شی
هانول : اه خب من از دکتر پرسیدم دکتر گفت بره و خب منم کارشو کردم دیگه
جیمین : خیل خب پوففف
من از کنار دیوار گرفتم تا بیام چون بخیه راه میرفتم درد می‌گرفت
جیمین اومد پیشم که کمکم کنه اما خودمو کشیدم عقب
من : اه ببخشید اما دوس ندارم هیتر ها یا ارمی ها شایعه پخش کنن
هانول دستمو انداخت دور گردنش و کمکم کرد
هانول : دختر تو دیگه خیلی ملاحظه میکنی
من : اوهوم چون دوسشون دارم و دوس ندارم صدمه ببینن شاید فک کنی اونا به چپشونن نمیگیرن اما اونا با این توهمت ها و شایعه ها واقعا ناراحت میشن
هانول : از کجا میدونی ؟
من : وقتی واقعا از ته قلبت ارمی باشی و بشناسیشون میفهمی ولی تو هم خوش به حالت شد هاا تونستی توی چشماشون نگاه کنی و یه مکالمه کامل داشته باشی
هانول خندید و گفت : دهنتو ببند تا نزدمت
اوه فک کنم منظورش رو گرفتم
جیمین : صبر کنین
ماشین دارین ؟
هانول : آره من دارم
جیمین : خب باشه
برگه ای داد و گفت این شماره منه باهام تماس بگیر هر کاری که داشتی من باید برم فعلا
شت
من : هانول گوشیم....
هانول : به چخ رفت ولی یه گوشی برات میخرم
من : همچین میگه اتکار اسباب بازیه نمیخواد یه گوشی دارم زاپاس (چشم غره )
هانول : یاا انگار تقصیر منه
من : به هر حال بیا بریم

چند مین بعد :
بالاخره رسیدیم به خونه
من : تو کجا
هانول بیام باهات دیکه
من : فلج که نشدم عه برو فعلا
(بستن در به روی هانول )
هانول : یاااا به جای دسش درد نکنه شه چیش بدم اومد
شرط ۶ لایک و ۷ کامنت
دیدگاه ها (۱۴)

حمایت کن بیبی گرل / بوی

ارمی فداکار پارت چهارم د. اره واقعا تازشم یه عالم خبرنگار من...

حمایت فراموش نشه نفسم

#Gentlemans_husband#Season_two#part_217بعد از چند دقیقه سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط