رمان بغلی من

رمان بغلی من

پارت ۲۰


ستایش: ببین خودتم دنبالش بگرد پیگیر باش

دیانا: باش من برم یه سری دارو واسه یاشار بگیرم

حلما و ستایش: باشه مراقب خودت باش

دیانا: خدافظ رفتم دارو خونه یه سری از دارو هارو گرفتم بردم خونه داشتم داروی یاشار و میدادم که ستایش پیام داد

ستایش: دیانا بردیا یه جایی رو پیدا کرده حقوقش خوبه صاحبش یکی از دوستای بردیا

دیانا: پیامشو جواب دادم خدایا شکرت کله دارو هاشو دادم و بهش گفتم میرم زود میام
دیدگاه ها (۱)

رمان بغلی من پارت ۲۱دیانا: رفتم به آدرسی که داده بود چشمم به...

رمان بغلی من پارت ۲۲ارسلان: در باز شد و همون دختری که تو کاف...

رمان بغلی من پارت ۱۹دیانا: بچه ها اگر واقعا میخوایید کمکم کن...

رمان بغلی من پارت ۱۸دیانا: از بچگیم تا الان به خاطر یاشار کا...

رمان بغلی من پارت ۴۷ارسلان: حله دیانا: آه آه فردا میخوای زن...

رمان بغلی من پارت۷۲ارسلان: ببرمت دکتر برات آمپول بنویسه دیان...

رمان بغلی من پارت ۷۷... فردا ...دیانا: با صدای گوشیم چشامو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط