من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تورا دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم...

یادش بخیر...
دیدگاه ها (۲)

ما تا قیامت بر سر پیمان خود هستیم...ان شاءالله...

حس آقایون در مقابل سوال خانمها...

چه انتخاب درست و به جا و پر مغزی...............................

دلشان میخواهد.چرا .به کسی مربوط نیست ....مربوط هست.

پارت ۷۱ فیک ازدواج مافیایی

رمان ( عمارت ارباب)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط