ب خود و ب جهت ه نم شود عاشق شد
بى خود و بى جهت كه نمى شود عاشق شد !
آدم دلش طورى يكى را مى خواهد كه صداى علاقه هايش را فرياد بزند .
مى خواهد دوست داشته باشد كسى را كه دوست داشته شود ، بدون اينكه با هيچ چيز و هيچكس مقايسه شود .
پایِ آمدن كسى بماند كه دلش هر لحظه براى دوست داشتنش قَنج برود .
از يه جايى به بعد ،
يک اطمينانِ خاطرِ بى دليل مى خواهد .
كسى كه بايد بيايد و هيچ وقت نرود ...
آدم دلش طورى يكى را مى خواهد كه صداى علاقه هايش را فرياد بزند .
مى خواهد دوست داشته باشد كسى را كه دوست داشته شود ، بدون اينكه با هيچ چيز و هيچكس مقايسه شود .
پایِ آمدن كسى بماند كه دلش هر لحظه براى دوست داشتنش قَنج برود .
از يه جايى به بعد ،
يک اطمينانِ خاطرِ بى دليل مى خواهد .
كسى كه بايد بيايد و هيچ وقت نرود ...
- ۱۴.۱k
- ۰۵ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط