می خواهی بنشینی توی بغلم

می خواهی بنشینی توی بغلم ...
که برایت کتاب بخوانم؟
می شود آرام بنشینی و گوش کنی؟
می شود ان قدرنفس هایت نریزد روی گردنم؟
آه , میشوددیگرکتاب نخوانیم؟

عباس معروفی
دیدگاه ها (۰)

آبراهام لینکلن میگه

داستایوفسکی میگفت :

من نمی دانم ...آیا مادرش هم ...او را به اندازه ی من دوست داش...

تو انتخاب من نبودی ؛سرنوشتم بودی ،تنها انگیزه ماندنم در این ...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

فیک جیمین تک پارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط