درد جنون عشق او می کشدم به بحر و بر

درد جنون عشق او، می کِشدم به بحر و برّ
شهر به شهر و ده به ده، درّه به درّه، کو به کو

خیز و بریز ساقیا، ساغر غم ز خون دل
جام به جام و دَن به دَن، خُم به خُم و سبو سبو

تا که کنم نثار شَه، جان فکار خویش را
ز آتش هجر پی به پی، و ز غم و رنج تو به تو

کشته ی عشق شاه را، بلکه برند عاشقان
دست به دستو پا به پا، سینه به سینه روبه رو
دیدگاه ها (۱)

شب زیارت #امیردلها فرا رسید:السلام علیک یا اباعبداللهو علی ا...

بنویسید مرا یار حسینکشته و مرده ی دیدار حسیناولین بی سر بازا...

درد فراق شاه را، من به بیان و گفتگوشرح نمی توان دهم، نکته به...

شب زیارت #امیردلها فرا رسید:السلام علیک یابن فاطمة سیدة نساء...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط