گفتی مگر من کیستم گفتم تو دنیای منی

*گفتی: مگر من کیستم؟ گفتم: تو دنیای منی...
گفتی: به جز این چیستم؟ گفتم: تو رویای منی

گفتی: به امیدم نباش، من یک شب دلخسته ام
گفتم: نمی دانی مگر؟ امید فردای منی

گفتی: دل من زخمی این روزهای شب زده است
گفتم: تو اما مرهم این قلب تنهای منی

گفتی: چه میخواهی تو از این ساحل ویران شده؟
گفتم : هنوزم در غزل، آبی دریای منی

گفتی: هنوزم شاعری؟ بارانی و لبریز و سبز؟
گفتم: دچار و شاعرم ، زیرا تو زیبای منی

گفتی: چه فرقی می کند، باشم کنارت یا که نه؟
گفتم: نمی دانی مگر؟ امروز و فردای منی

گفتی: که مجنون می شوی از بودنت با من ، برو
گفتم: که مجنون بوده ام از وقتی تو عشق منی
دیدگاه ها (۵)

دل تنهابه چهشوقیپی یلدابرود؟

بوی یلدا را میشنوی؟انتهای خیابان آذر ...باز هم قرار عاشقانه ...

.دلم تنگ استصدایم خیس و بارانی ستنمیدانم چرا در قلب من پاییز...

تاری از موی سرت کم بشود میمیرمآه گیسوی تو درهم بشود می میرمق...

عکس مذهبی حضرت زهرا

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط