پاییز من

پاییز ِ من،
موسم ِ هزار رنگ ِ برگها،
سمفونی دلتنگی های بی پایان...!
رفیق ِ عصرهای بارانی
و دلتنگی های بی پایان من!
سفرت به خیر...
سفرت بخیر خزان ِ مهربان...!
اینجا چیزی به جز دلتنگی
به من نزدیک نیست...!
رفیق ِ دلتنگ ِ به آخر رسیده...
رفیق زرد و نارنجی پوش من...!
یلدا
به سوگ رفتن تو نشسته
اخرین دلبریِ تو
گیسوانش را باز گذاشته
آسمان را
سخت در آغوش گرفته
و رفتن تو را تماشا میکند..! پاییز من
نفسهایت را
میبوسم و میبویم
ومیسپارمت
با دامان سرد زمستان...!
پاییز من...
وعده ی مان باشد
انتهای کوچه ی شهریور؛
همانجا که درختان ِ خسته ی به تنگ آمده،
به انتظار نوازشی از دستان ِ بارانی ات به آسمان شهر
چشم دوختند...!

#مصطفی_شنبه_پور
دیدگاه ها (۱)

‍ 🥀🦋پاییز با کمک دختر کوچکش آذردست به دست هم دادندو کوله بار...

بی تومهتاب شبی باز ازآن کوچه،...نه هرگز!بی تو حتی شب من ماه ...

آذر انتهای پاییز است..جایی برای وداع همیشگی با عاشقی!درست مث...

یلدا ...دخترِ بلند بالای آذر، دلبرِ گیسو پریشانِ خزانعزیزدرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط