سلام ema عزیز

سلام ema عزیز
روز 340,
میشود با حرف کسی آرام شد
ابر شد
آسمان پر از صدا شد
پر از رعد و برقی
پر از خبر بی‌قراری
پر از اشک شد
آرام بارید و جان داد
میشود در سکوت ناله کرد
میشود در شلوغی های مترو آرام مرد و کسی خبر دار نشد
میشود از آزادی برویم به سمت انقلاب
میشود رها شد از  دل سقوط آسمان
میشود
آغوشت آن
برای من باشد
من محتاجم

میشود صدایت کرد
با غرق نگاهت شد
میشو آرام
در آغوشت جان داد و باز زنده شد
تمام میشود
این لحظه های بی تو
من دق میکنم
تو را نمیدانم

«دست نوشته های ذهن یک دیوانه»
دیدگاه ها (۲)

سلام ema عزیزروز 339شبیه دردیست لاعلاج وقتی حرفی برای گفتن ن...

سلام ema عزیز روز 338به رسم تمام روزهای تعطیل که اسیر کوه ش...

سلام ema عزیزروز 341آخه قربونت برم دلتنگی که وقت مشخصی نمی‌ش...

سلام ema عزیزروز 342آروم به دور از چشم آقاجون و مامان جون رف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط