بعد رفتنش موهایم را از ته زدم

بعد رفتنش موهایم را از ته زدم

خاطره ی دستانش لای موهایم دیوانه ام کرده بود
دیدگاه ها (۳)

دلم می خواهد زندگی ام را موقت بدهم دست یک آدم دیگربگویم تو ب...

هـِــ ی غریبـــﮧ !قیــآفت خیلـے آشنـآستمن و تو قبلا جـآیـے ه...

نگران من نباشچشمان وحشی مرا هیچ نگاه هرزه ایی رام نخواهد کرد...

روزها نمی گذرندما میگذریماز همو هیچکس سوالى نکردحداکثر سرعت ...

من توکل به خدا کردهبه دریا می رومزیر دریا رفته بودیمدر مارست...

سالها در غزلِ خویش دم از یار زدمرفتم و نامِ تو را در همه جا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط