زلیخای منی خاتون

زلیخای منی خاتون

منم آن یوسف پیرت

توتمثال خودلیلی

منم مجنون تصویرت

اگرچه بردل خسته

هزاران پینه هابسته

ولی بایادتو کوهم

همان فرهاد دلگیرت
دیدگاه ها (۱۴)

شبی پر کن از بوسه ها ساغرمبه نرمی بیا همچو جان در برمتنم را ...

گر چه چشمان تو جز در پی زیبایی نیستدل بکن! آینه این‌قدر تماش...

و من خسته‌ است بین همه این ساعات و روزها به اوج کلمه نیاز به...

تب کردن تو، مُردن من هر دو بهانهعشق است که بین من و تو در تب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط