ببخشید که یه مدت نبودم امتحان داشتم

ببخشید که یه مدت نبودم امتحان داشتم
.
موضوع : اسلاید بعدی
.
کوک : هویی تو نزدیک پسرم نشو
ا/ت : ا.اما.. بابا اون داداشمه(بغض)
کوک : اون داداش تو نیست تو اصن دختر ما نیستی(داد)
ا/ت : با بغض بهش نگاه میکنه
ب.بابا
بعد سریع میره تو اتاقش
کوک ویو
وقتی اونجوری دیدمش بخاطر کاری که کردم ناراحت شدم پشیمون شدم
اون دختر ماعه ولی ما یه پسر می‌خواستیم پس از پرورشگاه آوردیم ولی انگار اون راضی نیست
یونا : فک کنم یکم زیاده روی کردی
کوک : مهم نیست بیاد یاد بگیره سعی کنه با برادرش درست حرف بزنه
یونا : اون دخترته از خونته این برخورد واقعا برای این دختر اونم تو این سن واقعا درست نیست(اعصبانی)
کوک : من پسر میخواستم(داد)
ا/ت : مامان بابام داشتن دعوا میکردن که اینو از بابام شنیدم هق
ای کاش پسر بودم چرا انقد دختر بودن درد داره هققق
مگه من چیکار کردم جیغغغغ
کوک ویو
یهو دیدم صدای جیغ میاد رفتیم دیدیم
کوک : درو شکوند رفت تو
ا/ت : مگه من چیکارتون کردم مگه تقصیر منه که من دخترم هااا چرا انقد با من بدین جیغغغ هق هق مگه من چیکار کرد..
بیهوش شد
کوک : وقتی اینارو گفت واقعا پشیمون شدم دیدم بیهوش شد اشکم درومد
کوک : د.دخ..دخترم ل.لطفا ب.بیدار ش.شو غ.غ.غلط کردم
.
وووو امیدوارم خوشتون بیاد تا پارت بعدی ببخشید بازم بخاطر اینکه نبودم❤🍭
.
#تکپارتی
#حمایت