من و تو

من و تو
Part14

کوک ویو
دیگه نتونستم تحمل کنمو افتادم به جون ته و همدیگرو این چی میزدی انقدر زدمش که خون بالا اورد

کوک: تو دست گذاشتی رو چیزی که مال منه
رفتیم تو کلاسو خودمو تمیز کردم وقتی ته اومد تو کلاس یکی از دخترامون پرسیدن

دختره : شما دوتا دعوا کردین باورم نمیشه

کوک: باورت شه همینطور که پشتمون زر میزدن یونا اومدو کتمو گرف ت و کشیدنم بیرون کلاس

یونا: هی تو عوضی چه گوهی خوردی ا. ت چند روز مدرسه نمیاد و نه گوشیشو جواب میده ها بگو چه بلایی سر اونیم اوردی

کوک: راستش همه چیزو بهش گفتم

یونا : عررر😭😭 میشه باهات بیام امروز ببینمش

کوک: عالیه شاید ارومش کردی

یونا: باشه ممنون🥺😭

فلش به خونه کوک

کوک: ا. ت عشقم بیا پایین مهمون داریم
صدایی نشنیدم .... امن ببخشید الان میرم میارمش
رفتم بالا دیدم داره گریه میکنه رفتمو اشکاشو پاک کردم... نگو ک ه کل روز ذاشتی گریه میکردی🥺

ا. ت: اره.. فکر کنم

کوک: مهم نباشه حسابشو گذاشتم کف دستش ی بوس کوچولو از لباش گرفتم که اروم تر شد.... حالا اینارو ول کن یونا پایین منتظرت

ا. ت: با گفتن این کلمه سریع رفتم پیشش که............
دیدگاه ها (۰)

من و تو Part15 ویو ا. ت که دیدم سرش تو گوشیش برگشتم منو دیدم...

من و تو Part16 یونا: ا. ت جونم بریم ا. ت: اره بریم کوک: بچه ...

من و تو Part13 ویو صب ا. تچشامو باز کردمو یکم مالیدمشون  کوک...

من و توpart12که دیدم پدرمدمیگه دنبالش برم به کوک گفتم اینجا ...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۰ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط