هانتر

#هانتر

پارت ۲۲


+ الراا...شییییی...
جک دویید به سمتش و گوشی رو از دستش قاپید..
جک : احمق تو این وضعت میخوای زنگ بزنی چه چرت و پرتی بگی!؟!؟
اصال متوجهه هیچ چیزی نیستی..
حتی مطمئنم نمیشنوی چی میگم و نیمفهمی حرفم چیه...!
ولی جونگکوک همچنان خمار میخندید و سرش رو به پشت مینداخت ...
الرا ویو :
با تک زنگ خوردن گوشیش چشم های به خون نشسته از گریه اش رو پاک کرد و به سمت
گوشیش رفت..
با دیدن شماره ناشناس بیخیال شد و دوباره روی تختش دراز کشید..
گاهی هم یک عذاب وجدان انسان رو به عذابی بزرگتر وارد میکنه!
هر اندازه گناهی بزرگ کهنه شود و به حال اختفا باقی بماند سرانجام هنگام مرگ یا بروز خطر،
چون فرصت کشف آن فرارسد، به صورت موحشی زهر خود را برجان آدمی میریزد.
محدود شدن برای یک دختر سخته!
و ممکنه برای آزادی داشتن هرکاری بکنه..ممکنه..!
و بازهم این گزینه برای انسان هایی با روان "سالم" صدق نمیکنه!
حاال هدف اون دختر بود تا هرجوری که شده از اون خونه بیرون بزنه و آزاد باشه..
آزادی به قیمت مرگ!؟
"مرگ"
درسته! خواسته اون دختر همین بود.ولی تقدیر و سرنوشت که دست انسان ها نیست...
با زنگ خوردن ایفون نگاهش رو از اشپزخانه به در داد و بعد از گذاشتن پارچ اب داخل یخچال
بسمت در رفت و بازش کرد...
نانسی رو سرگردان و پریشان دید که سریع خودش رو ب داخل پرت کرد و بغضش رو ترکوند!
_ نانسییی؟چت شده دختر؟
نانسی : ل..الرا..مینهو..رو بردن
_چ..چی؟ کجا بردن؟
نانسی : اون جئون جونگکوک عوضی..
_ اون پولش رو میخواد! دوست پسر احمقت وقتی--
نانسی نذاشت حرفش رو کامل بزنه و فریادی سرش زد..
نانسی : بستههه بستههه..اینقد بهم یاداوریش نکنن میفهمیی؟؟
_ باشه...باشه االن میخوای چیکار کنی
نانسی : اگه میدونستم االن پیش تو نبودم!
_ تو برو خونه به چیزی فکر نکن..من یه راهی پیدا میکنم..باشه؟
نانسی : نمیتونم...مظطربم.
_ برو..من سعی میکنم درستش کنم
نانسی : بهت اعتماد کنم؟
_ میتونی اعتماد نکنی! به هر حال اونی ک گند زده من نیستم که بخواد انتظار و اعتمادی بهم
باشه!
دیدگاه ها (۱)

#هانتر پارت ۲۳نانسی : باشه ناراحت نشو..یکم عصبیم.. _ خودت می...

#هانترپارت۲۴

#هانتر پارت ۲۱ناخودآگاه چاقوی توی دستش رو فشرد و متوجه خون ر...

#هانترپارت۲۰+ هوم..باشه ، بریم؟ × با ماشین شما میریم؟ + امم....

love or hate, lost love!! P: 2جک: اقا به اقای جئون گفتیم اما...

"در آغوش شیطان" ---Chapter: 1 Part: 3تهونگ ارباب جوانی بود، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط