و اگر مینویسم

و اگر می‌‌نویسم
دوست دارم بدانی
در خلا دنیایِ بی‌ جاذبه از نبودنت
عجیب معلقم
می‌چرخم
و می‌‌چرخم
و می‌چرخم
و در چشم‌های ناباورِ یک سرگردانِ دلتنگ
کسی‌ رامی بینم
شبیهِ خودم
که هنوز عاشقِ کسی‌ ‌ست شبیهِ تو
وجودی سایه وار
و حضوری کمرنگ
حضوری بسیار بسیار کمرنگ
که نوشتن برایش
منصرف می‌کند مرا
از مرگ
و نبودن .....
#نیکی‌_فيروزكوهى
خیلی ها میپرسند دلتنگش نمیشوی؟!
همیشه... هر لحظه... با هر نفسی که فرو میبرم... پای تک تک واژه های نمازم...
هر صبح...
هر شب...
چه میکنم؟ میگریم... تنها جامانده از خاطراتش ، قوطی خالی عطرش را بغل میکنم و آنقدر گریه میکنم تا خواب مرا ببرد...
من فهمیده ام و پذیرفته ام چیزی عوض نمیشود...
آدمها به زور سراغ دورانداختنیهایشان را میگیرند...
اما این دلیل نمیشود دلتنگش نشوم...
من دلتنگیم را با بغضهایم فرو میبرم...


#به_وقت_دلتنگی
دیدگاه ها (۳)

نزار قبانی یه جا میگه:أنا لا أضعف إلا حین أشتاقُ إلیک ...من ...

میدونی یارجان!من فهمیدم دنیا با آدمایی که ضعیف ترند مهربونتر...

مثه این میمونه مثلا بگی عشق سخته؟ مثه این میمونه که بگیم سخت...

مصیبت دگرست اینکه مُردهٔ دل راچو مُردهٔ تن خاکی به گور نتوان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط