من چه می دانستم که دل عاشق را می درند
من چه می دانستم که دل عاشق را می دَرند
از درون سینه ام قلب و وجودم می برند...
من نمی دانستم که آدمها ز نفرتهایشان
عاشقی را در کف بازار با خیانت می خرند...
من چه می دانستم که محبت بی خود است
جام آن را خورده و طعنه به جانت می زنند!!
حیف که معیار عاشقی ها پول شد
مردمان این روزها هر چیز را با پول می خرند
او که آمد دل درونش چقدر خوشحال شد
هیچ وقت فکر نکردم حرمتش را بشکنند
حیف که دیگر عشق مفهمومی ندارد بین ما
حرفهایی من شنیدم از جنس کنایه، ناپسند
او که راحت گفت نمی خواهد تو را
روز دیگر هم کند فریادهایی بلند ...
ای صبا این تلخی ایام یادت بماند تا ابد
بعد بنگر عاشق و معشوق کجاها می رسند...
تو مهم هم نبودی قد یک دلواپسی
مردمان با نگاهی به حوای دلخواهی می رسند
هرچه گویم درد باشد درد بی درمان من
عاشقی این است که تو را در قعر چاهی افکنند
بعد آیند و بر روی نعش تو و با پوزخند
شعر با یار تازه بخوانند، بلند و بند بند 🌼🌸
از درون سینه ام قلب و وجودم می برند...
من نمی دانستم که آدمها ز نفرتهایشان
عاشقی را در کف بازار با خیانت می خرند...
من چه می دانستم که محبت بی خود است
جام آن را خورده و طعنه به جانت می زنند!!
حیف که معیار عاشقی ها پول شد
مردمان این روزها هر چیز را با پول می خرند
او که آمد دل درونش چقدر خوشحال شد
هیچ وقت فکر نکردم حرمتش را بشکنند
حیف که دیگر عشق مفهمومی ندارد بین ما
حرفهایی من شنیدم از جنس کنایه، ناپسند
او که راحت گفت نمی خواهد تو را
روز دیگر هم کند فریادهایی بلند ...
ای صبا این تلخی ایام یادت بماند تا ابد
بعد بنگر عاشق و معشوق کجاها می رسند...
تو مهم هم نبودی قد یک دلواپسی
مردمان با نگاهی به حوای دلخواهی می رسند
هرچه گویم درد باشد درد بی درمان من
عاشقی این است که تو را در قعر چاهی افکنند
بعد آیند و بر روی نعش تو و با پوزخند
شعر با یار تازه بخوانند، بلند و بند بند 🌼🌸
- ۵.۸k
- ۰۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط