عاشق شدن در سی سالگی

♏ ️عاشق شدن در سی سالگی
چیز عجیبی است.
دیگر مسیر را با شمع روشن نمیکنی،
خانه را گل باران نمیکنی،
شبیه روزهای پر شور جوانی نیست،
دوست داری ساده کنار هم بنشینید،
و چای هایتان بار ها سرد شود،
عاشق شدن در سی سالگی تب کافه گردی ندارد،
ولی دوست داری شب های بارانی را زیر آسمان صبح کنی،
بی آنکه هیچ حرف عاشقانه بزنی،
قدم بزنی و باران در جانت ریشه کند،
حتی در سی سالگی غصه موهای سپیدت را نمیخوری،
فکر میکنی که پس هر سپیدی خاطره ایست،
پس هر سپیدی غصه ایست که حالا بعد از سی سالگی دلپذیر شده،
عاشق شدن در سی سالگی کم حرفی می آورد،نه کم ذوقی
دوست داری یقه ی پیراهنت را برایت صاف کند و بگوید
موهای سپید زیباترت کرده آقا
و تو سکوت کنی و فکر کنی غصه ،آدم ها را لطیف میکند.
عاشق شدن در سی سالگی
عاشقی عجیبی است.
یک چای در بالکن،
کار صد جمله عاشقانه را میکند
و تازه به جادوی چای پی میبری...
دیدگاه ها (۱)

هر وقت نتونستی کسی را فراموش کنی بدان هنوز تو در خاطرش هستی....

هر روز...#دوست داشتنت را...از اول...مرور میکنم...مبادا لحظه ...

داستانی که هوش مصنوعی نوشت

داستان نویسی پارت ۱فصل ۱: فرار در شب بارانیباران سیل‌آسا بر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط