تا مرا دیدگفت تو دیگر چه غولی هستیورفتاما نداست

تا مرا دید...گفت تو دیگر چه غولی هستی...ورفت....اما نداست شاید من غول آرزوهایش بودم...غول چراغ جادویش...که میتوانست تمام آرزوهایش را برآورده کند....هی
#غول
#عاشقانه
#هی
دیدگاه ها (۳)

من اسم این عکس رو گذاشتم امضا طبیعت...نظر شما چیه...#ایرانی#...

تا مرا دید گفت ...شیشه عمر دست توست...تنهایم نگذار.....امامگ...

سلام///....باتشکر از دوستان که خبرم...رو تو روزایی که نبودم ...

با صدای ...نفسای...تو...چشمانم از خواب بیدار شوند....

ای تو که عشق تو مرا گرامی و خوار کرد، چگونه می‌توانم به تو ب...

ای عزیز تر از جانم ؛ میدانم که از برایِ تو سرد شده‌ام ، همان...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط