خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل

خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من

با تو بودم ای پری روزی که عقل از من گریخت
گر تو هم از من گریزی وای بر احوال من

👤 شهریار
دیدگاه ها (۱)

عیب کُنندم که چه دیدی در او؟کور نَداند که چه بیند بصیر... 👤 ...

دلداده را ز تیر ملامت گزند نیستدیوانه را طریقه‌ی عاقل پسند ن...

آن را که غمی چون غمِ من نیست چه داندکز دردِ تو ام دیده چه ...

ما بر در عشق حلقه کوبانتو قفل زده، کلید برده👤 مولانا

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

میگن هیچ چیز به اندازه ی لحظه های عمرت با ارزشنیستچون اگه بر...

#شهیدانهگر عقل پشت حرف دل "اما" نمی‌ گذاشتتردید پا به خلوت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط