یک لحظه قدم شبیه آهو برداشت

یک لحظه قَدَم شبیهِ آهو برداشت

این شد که تمامِ پیکرم مو برداشت

تردید نداشت عاشقم، با این حال

او قلبِ مرا به شرطِ چاقو برداشت...
دیدگاه ها (۴)

ای عشقدر آتشِ تو فریاد خوش است...

خوش به حالِ دل فرهادکه در مدتِ عمر؛ مزه ی تلخ ترین خاطره اشش...

دلبسته ی محبت و دلداده ی غمیمچون روز روشن است که دلداده ی هم...

وعده هایم یک بہ یک،بربادشد زان لحظہ کہدیدمت با "غِیـــر" ، م...

علی راکی

بعضی از آدمها آنقدر برایم عزیزندکه در شاهرگ احساسم می‌جوشند ...

**شناگرها، رقصندگان ابدیت در لحظه هستند.**هر ضربه دست و هر ض...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط