عشق فراموش نشدنی

عشق فراموش نشدنی☯
ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡
"ᴘᴀʀᴛ 𝟿"

ا/ت : واقعا راست میگی
کوک : اره ولی ادامه داره
(دوباره برگردیم به شب وقتی خوابیدن)

ا/ت : کوک
کوک : چیه
ا/ت : من دارم میمیرم
کوک : چی چی شده
ا/ت : من عاشق شدم
کوک : چی عاشق کی
ا/ت : گربه وحشی
کوک : ا/ت داری کجا میری
ا/ت : کوک این گلدون و میبینی
کوک : اره😐
زد شکوندش
ا/ت : دیگه نمیبینی
کوک : ا/ت بیا بخواب
ا/ت : هوییییییی منحرف من با تو نمیخوابم من رفتم بخوابم
کوک : کجا
ا/ت : اتاق
ا/ت رفت تو اتاق و در و قفل کرد
کوک : چرا در و قفل کردی
ا/ت : خاررررر پیففففف خاررررر پیف( مثلا داره صدای خواب بودن و در میاره)

(دوباره بریم به زمان هال)
ا/ت : چییی من در و قفل کردم و خوابیدم
کوک : بله
ا/ت : پس چطور بازش کردی
کوک : زنگ زدم به کلید ساز امد در و باز کرد
ا/ت : وای چه ابرو ریزی راه انداختم
کوک : ا/ت خانم تا وقتی که اینجایی لطفا مست نکن راسی شرکتم به موقع بیا
ا/ت : باشه راستی بابت حرف شرت قلبی معذرت میخوام
کوک : راجبش حرف نزن
کوک :(حتما بیاید معذبم کنه تو مغذش اون شرت قلبی هم میندازم دور)( تو مغذش)
ا/ت : بیدار شدم و حاضر شدم و رفتم شرکت و .......
ادامه دارد....
دیدگاه ها (۱۴)

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟷𝟶"ویو ا/ت:رفتم شر...

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟷𝟷" کوک : ا/ت حاضر...

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟾"کوک : دیشب.........

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟽"ویو ا/ت:وسایلم و...

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

⁶⁵یونجو: “عمو، میشه یه سوال بپرسم؟”کوک: “جانم؟”یونجو: “از تن...

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط