حضورتو

حضورتو
دریا را به باریدن کشاند
و
آسمان را به زمین

نمیدانم چه هستی
معجزه یا افسانه
ویا شعری در من
که چون گرده ی گل در آغوش نسیم آرام گرفته
تنها میدانم
تو
خود من هستی با تمام دیوانگی ام
دیدگاه ها (۱)

★تمام دنیا را هم به من بدهندذره اے جاے یک لحظـــهحس آغـــوشـ...

ًــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .م...

از دست تو در هر غزلم آه زیاد است یوسف شدنت را چه کنم...چاه ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط