بی واژه بیا ببوسمت

بی واژه بیا ببوسمت
بیا پیمان ببندیم
که این "من" های تخریب شده را
با "بوسه" بازسازی کنیم

اصلا بیا مرا جهنمی کن
بهشتِ من
من با تو تمام ام و بی تو تمام
بیا و این من را ناتمام مگذار

این "نیست" را با بوسه‌ای از نو بساز
بیا...
لب هایم از آنِ تو
مرا از نو نقاشی کن...
دیدگاه ها (۱)

گاهی باید یکی بیایدنجاتت بدهد تا نمیریمثلا وقتی آب نخورده‌ای...

مثل آن لحظه که حفظ غم ظاهر سخت استماندن چشم به دنبال مسافر س...

‌‌‌حالا که نیستیدر بند دردگوشه ای از این اتاقِ سردتنها نشسته...

بغض بودنت را نفس میکشد نیلوفرانه ی احساسم...و پر میکشد بیقرا...

تا ابد در شعرهایم بوی باران میدهی وصف آن دلدادگی در جمع یارا...

عاشقانه های شبنم

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط