من

من...
چیزی از عشقمان،
به کسی نگفته ام !
آن ها...تو را ،
هنگامی که
در اشک های چشمم...
تن می شسته ای، دیده اند!

"نزار قبانی"
دیدگاه ها (۴)

اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارمبه بیهودگی زندگی...

دردهای منجامه نیستندتا ز تن در آورمچامه و چکامه نیستندتا به ...

"تمام بی کسی ام بی اراده می گرید"نشسته ام وسط ِ عاشقانه ای ب...

ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻢ !ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻋﮑﺲ ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﻴﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻢ ﻭﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﻢ...

ای شب تو به روزگار من می مانیای ابر سیاه توهم ز اینحالت زار ...

تو شدی یه تیکه از تنمجریان خون تو رگاماشک چشممضربان قلبمنبض ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط