زیبایمن

#زیبایِ‌من!
#part6
_یکم‌ مریض شدم بهتره بغلم نکنی
~دلم واست تنگ شده بود جوجو
_لبخند‌ تلخی زدم و دیگه کم کم باید راه میوفتادیم...
...
چشمامو که باز کردم مامان و لئون رفته بودن ،
من تو ویلا چیکار میکردم؟ کی منو آورده بود بالا؟ خب معلومه لئون دیگه..
از اتاقم بیرون اومدم صدای بلند ویولت کل ویلا رو پر کرده بود
~معلومه عشقم
.....
~منم دوست دارم
.....
~طبق نقشمون پیش میریم نمیزارم این دختره گند بزنه به همه‌ چی
_اون داشت با کی حرف میزد؟ نکنه لئونه؟
صدای باز شدن درو که شنید سریع گوشیو قطع کرد
~عههه ببین بالاخره خانومه خوابالو پا شد
_اهوم
~زود‌حاضر شو باید بریم بیرون
_حوصله ندارم
~باشه‌ پس من با لئون میرم
_نه‌ وایستا منم میام
~منتظرتم
....
دیدگاه ها (۰)

#زیبایِ‌من!#part5°بچه‌ ها پاشین دیگه دیرمون میشه_صدای مامان ...

#زیبایِ‌من!#part4_صدای زنگ در توجه جفتمونو به خودش جلب کرد، ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 39ویو ات*جی. خب معلومه زنم*دادتعجب کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط