هرکس بخواهد می‌ماند...❤

بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمد مانند یک گربه جلویشان قِل میخوردم

و تمام شیرین کارهایی که بلد بودم انجام میدادم تا بیشتر بمانند .

فقط میخواستم بیشتر بمانند . دیرتر بروند . اصلاً نروند .

بعد مامان من را میبرد به گوشه ای و میگفت هیچ وقت اصرار نکن .

هر کسی خودش دوست داشته باشد می مانَد . بیشتر هم می ماند .

مامان هیچ وقت اهل تعارف کردن نبود . اما من باز مهمان بعدی که می آمد می رفتم جلویش قِل میخوردم که بمان . دیرتر برو .

بزرگتر که شدم وقتی جلوی دوستم قِل میخوردم که بماند و آن قدر قِل خوردم و افتادم روی سراشیبی و پرت شدم ،

فهمیدم مامان راست میگفت.مهمان و دوست و شوهر و همسر ندارد .

هر کسی بخواهد می ماند.نخواهد میرود .

حالا تو هی قِل بخور ... هی شیرین کاری کن ...
دیدگاه ها (۰)

روز جهانی مرد...👨‍🦳👨👴🧔

عشق اول دخترها...❤

تو شمال شهر تهران، یه قنادی باز شد...

پاییز و عاشقی...🍁🍂💔

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

{ رمان جیمین }

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط