میکنم سرفه که منظور:کنار تـــو منمکرده ام جمع حواسم که نلرزد سخنممــــــــــن،شــــــما، چیزه،ببخشید خداحافظتانای خــــــدا باز نشد حرف_دلـــــم را بزنم