اندر طلب یار چو مردانه شدم

اندر طلب یار چو مردانه شدم
اول قدم از وجود بیگانه شدم

او علم نمی‌شنید لب بر بستم
او عقل نمی‌خرید دیوانه شدم

مولانا
.
دیدگاه ها (۲۰۶)

✨ 💫 ✨ خاطرت هست روزگارم را ؟ جایگاه مقدسی بودم.....

بگذارعمیق دوستت داشته باشم!برای ماهی هاتابلوی شنا ممنوعبی مف...

فاصله ها هرگزمانعی برای دوست داشتنبرای عشق نیستنددرستاما اگر...

میگذرد...به اندازه‌ی تمام ثانیه ها و.لحظه هایی که گذشت و.دید...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باشگر به جانان آشنایی از ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط