هیچ میدانی چرا اشکم ز چشم افتاده است

هیچ می‌دانی چرا اشکم ز چشم افتاده است
زانک پیش هرکسی راز دلم بگشاده است

کارم از دست سر زلف تو در پای اوفتاد
چاره کارم بساز اکنون که کار افتاده است

#خواجوی_کرمانی
دیدگاه ها (۷)

مستیم و مستی ما از جام عشق باشدوین نام اگر بر آریم ، از نام ...

ای بر درِ سرایت غوغای عشقبازانهمچون بر آب شیرین آشوب کاروانی...

BMW😍 😍

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو دو خانه نذر تو کردم خراب شد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط