پاییز همان فصل زرد زندگی تمامی ما آدمهاست حال آدم همیشه
پاییز همان فصل زرد زندگی تمامی ما آدمهاست. حال آدم همیشه خوب نیست، همیشه سرحال نیست. روزهایی میرسند که زرد و خشکیده به زور خودمان را به شاخهی زندگی چسباندهایم، و فقط کافیست تا نسیم اتفاقی بوزد، و ما را بر زمین بیندازد، اما این پایان داستان نیست. باید دوباره جوانه زد، شکوفه شد، و از نو ساخت. پاییز اگر چه سرد، اما نوید گرمی دارد، و هیچگاه پایان ماجرا نیست، مگر ریشههای روحت پوسیده باشد! آنوقت است که هزار پاییز و بهار هم بروند و بیایند، جانت آرام نمیگیرد. خدا که در ریشههای روحت جاری باشد، هر چقدر سرد، هر چقدر زرد، هر چقدر دیر، اما دوباره برمیخیزی …
- ۵.۶k
- ۰۷ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط