part
part : ⑧
و بعد در سالن دوباره باز شد.....
جئون جونگ کوک وارد شد
همه برگشتن سمتش
نگاه ها بین اون دونفر رد و بدل شد
ولی کایو نگاهشو دزدید.....
حرفه ای، بی حس.....
اما کوک.....
اروم ایستاد، لبخند نزد، فقط نگاه کرد
یکی از خبرنگارا یواش لب زد( افرادی که مهم نیستن و با & نشون میدم)
&عجیبه.... اینا یجوری باهم رفتار میکنن!
کوک یه قدم به سمت کایو برداشت
بعد از چند مین عکس گرفتن کوک به سمت کایو رفت تا قرارداد و امضا کنن
وقتی داشتن صحبت میکردن کایو سعی میکرد خیلی با کوک چشم تو چشم نشه و کوک ریز ریز به اون نگاه میکرد
اما اونا نمیدونستن که یکی حرکات اونا رو زیر نظر گرفته
یونا، بهترین و صمیمی ترین دوست آیرا بود و قشنگ متوجه میشد که یه اتفاقی پشت صحنه افتاده که آیرا نمیخواد بپذیرتش
کایو نشسته بود کنار کوک
همه چی ظاهرا رسمی و حرفه ای بود
لباس رسمی، چهره ی بی حس....
(اسلاید 2=استایل کایو)
(اسلاید3=استایل کوک)
ولی یونا.....
از اونطرف سالن با یه لیوان شر*اب توی دستش ایستاده بود و نگاهش رو صاف روی اون دو نفر قفل کرده بود.....
و بعد در سالن دوباره باز شد.....
جئون جونگ کوک وارد شد
همه برگشتن سمتش
نگاه ها بین اون دونفر رد و بدل شد
ولی کایو نگاهشو دزدید.....
حرفه ای، بی حس.....
اما کوک.....
اروم ایستاد، لبخند نزد، فقط نگاه کرد
یکی از خبرنگارا یواش لب زد( افرادی که مهم نیستن و با & نشون میدم)
&عجیبه.... اینا یجوری باهم رفتار میکنن!
کوک یه قدم به سمت کایو برداشت
بعد از چند مین عکس گرفتن کوک به سمت کایو رفت تا قرارداد و امضا کنن
وقتی داشتن صحبت میکردن کایو سعی میکرد خیلی با کوک چشم تو چشم نشه و کوک ریز ریز به اون نگاه میکرد
اما اونا نمیدونستن که یکی حرکات اونا رو زیر نظر گرفته
یونا، بهترین و صمیمی ترین دوست آیرا بود و قشنگ متوجه میشد که یه اتفاقی پشت صحنه افتاده که آیرا نمیخواد بپذیرتش
کایو نشسته بود کنار کوک
همه چی ظاهرا رسمی و حرفه ای بود
لباس رسمی، چهره ی بی حس....
(اسلاید 2=استایل کایو)
(اسلاید3=استایل کوک)
ولی یونا.....
از اونطرف سالن با یه لیوان شر*اب توی دستش ایستاده بود و نگاهش رو صاف روی اون دو نفر قفل کرده بود.....
- ۴.۴k
- ۱۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط