از من مرنج گر وسطِ دل نشاندمت سائل عزیزِ خویش به ویرانه می‌برد

دیدگاه ها (۰)

ازخدا‌خواستھ ام‌هرچھ‌ كِ‌دارم‌بدهم جایِ‌آن‌چشـم‌بگیرم‌كِ‌تماشات‌کنم... ‌

لطفی بنما که خاک پایت گردم دامن بتکان که تا گدایت گردم دلتنگ زیارت توام اربابم من را به حرم ببر فدایت گردم ‌‌

آقا تو واقعا مردی...

ای‌که‌می‌بخشی‌توبا‌انگشتری‌انگشتِ‌خویش دستِ خالی رد مکن ما را ز کویت یاحسین

توباغ حاجاتی حسین من خیالاتی حسینعاشقان گردتومی چرخندیااباعب...

.دکلمه شعر فروغ با صدای زیبای حمیرا می روم خسته و افسرده و ز...

لطفاً حاجی خانم رو 🙏انتقال بدید به اتاق تاریخ و 500 تای کتاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط