گفت حالا باید چیکارکنم منوببخشی

گفت حالا باید چیکارکنم منوببخشی?
گفتم واقعا دلت میخوادببخشمت?
جواب داد آره خب وجدانم اذیتم میکنه...
گفتم هیچی ازت نمیخوام
فقط اشکامو بهم برگردون..
شبایی که تاصبح واست گریه کردم روبهم برگردون..
قلبمو ,احساسمو, اعتمادمو بهم پس بده..دیگه هیچ کاری باهات ندارم:)
دیدگاه ها (۱)

آوارهء چشمان فریبای تو هستمبا خرده کلافی سرِ سودای تو هستمپی...

گفته بود اولینش "من" هستمباورش کردمافتخار هم میکردماولینِ کس...

دلم تنگ شده...واسه شبایی که راحت میخوابیدم...واسه صبحایی که ...

شاهکار زندگی چیست؟ این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه ...

حالا نمیشد این سریو بخاطر دختر کوچولوت برگردی؟ نمیشد بازم بر...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط