عشق بی پایان
عشق بی پایان
پارت ۲
ویو ا.ت
سلام من ا.ت هستم ۱۹واحل سعول هستم من درباره کار میکنم من بعد از مدرسه به بار میرم و امروز قراره یکی از بزرگترین مافیای کوره بیاد باره ما. در زمن من وه مادرم وپدرم رو موعه بچه تولید کردن از دست دادم مادرم از درد زیادمرد وپدرم خودکوشی کرد.
ویو جمین
سلام وه من جمین هستم۲۰سالمه واحل سعول هستم من یکی از بزرگترین مافیای کوره هستم. امروز قراره با دوستام بریم بار دوستام تهیونگ وجنگ کوک هستند. من در جنگ بین مافیای ازدست دادم.
ا.ت: رفتم بار ریس به من و سویونگ یک لباس خیلی باز داد.
جمین: رفتم بار کسای که از ما پزیرای میکردن لباس شون خیلی باز بود. من به ته و کوک نگاه کردم وآنهاهم به من نگاه کردن.
ا.ت: سه نفرآمدن خیلی بادیگارد داشتن من وسویونگ تعجب کردیم و یکی شون خیلی خشکل بود (راوی: گوه میخوری به بچه هام بگی خوشگل من فعط اجازه دارم بگم)
جمین: من از یکیشون خیلی خوشگل بود.
ا.ت: رفتم از شون سفارش بگیرم که یکی شون گفت: جمین تو بگو
جمین: من که نزر کوک رو نمی دونم
ا.ت: ببخشید آقا چی میل دارید؟
پارت ۲
ویو ا.ت
سلام من ا.ت هستم ۱۹واحل سعول هستم من درباره کار میکنم من بعد از مدرسه به بار میرم و امروز قراره یکی از بزرگترین مافیای کوره بیاد باره ما. در زمن من وه مادرم وپدرم رو موعه بچه تولید کردن از دست دادم مادرم از درد زیادمرد وپدرم خودکوشی کرد.
ویو جمین
سلام وه من جمین هستم۲۰سالمه واحل سعول هستم من یکی از بزرگترین مافیای کوره هستم. امروز قراره با دوستام بریم بار دوستام تهیونگ وجنگ کوک هستند. من در جنگ بین مافیای ازدست دادم.
ا.ت: رفتم بار ریس به من و سویونگ یک لباس خیلی باز داد.
جمین: رفتم بار کسای که از ما پزیرای میکردن لباس شون خیلی باز بود. من به ته و کوک نگاه کردم وآنهاهم به من نگاه کردن.
ا.ت: سه نفرآمدن خیلی بادیگارد داشتن من وسویونگ تعجب کردیم و یکی شون خیلی خشکل بود (راوی: گوه میخوری به بچه هام بگی خوشگل من فعط اجازه دارم بگم)
جمین: من از یکیشون خیلی خوشگل بود.
ا.ت: رفتم از شون سفارش بگیرم که یکی شون گفت: جمین تو بگو
جمین: من که نزر کوک رو نمی دونم
ا.ت: ببخشید آقا چی میل دارید؟
- ۱.۸k
- ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط