کتابدردسرساز

#کتاب_دردسر_ساز

#پارت_14


مرلین هم یا گریه میکرد یا میخوابید تو فکر بودن که خوابم برد..

-زن عمو بیدار شو.لطفا عمو تروخدا بلند شید.....کسی زد روشونم برگشتم یچیز وحشتناک دیدم جیغ کشیدم..
واز خواب پریدم....

#ارسلان

پایین بودم داشتم میرفتم تو اتاق مهمان بخوابم جلو در اتاق کاترین بودم که صدای جیغ اومد...درو با شدت باز ‌کردم..به صورت وحشت زده کاترین نگاه کردم...
خیلی نگران شدم..
دیدگاه ها (۰)

#کتاب_دردسر_ساز#پارت_13 یهو یاد عموم و زن عموم افتادم..اونا ...

#کتاب_دردسر_ساز#پارت_12نوشته بود...((خودتون خواستین)) :)...

نام فیک:عشق مخفیPart: 7ویو جیمین*جی. گفتم که برام کار پیش او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط