از خوشی های روزگار

از خوشی های روزگار
همین بس که آدمیزاد به همه چیز عادت می کند..
به رفتن
به ماندن
به داشتن ِ کسی و بعد به نداشتنش
به بودن
به نبودن
به عشق
به بی عشقی
به حرف زدن
به سکوت
به دل بستن
به دل کندن
به صندلی خالی
به حضور تازه وارد
به جای خالی اش حتی
به خندیدن
به گریستن
به استرس
به آرامش
به بیکاری
به کار مدام
به دلی که دیگر تنگ نمی شود
به قلبی که دیگر برای کسی نمی تپد
به زندگی ای که میگذرد خوب یا بد
قبل از اینکه قدم از قدم برداری، یادت باشد
که به همه چیز این زندگی عادت می کنی
باور کن...
دیدگاه ها (۳)

رفتی چه بی بهانه و سرد از کنار منپاییز شد دوباره شکوه بهار م...

روز اول پیش خود گفتمدیگرش هرگز نخواهم دیدروز دوم باز می گفتم...

می‌ گفت آدم‌ها گنجشک‌های حیاط پشتی‌ خانه تان نیستند که برایش...

تو با یک نگاه گرمآب میکنیتمام دیوارهایتنهایی شهر رامرا از ای...

جواب یک سوال را بعد از سال ها پیدا میکنی و دراز میکشی و به ه...

سر زمین باشکوه نگهبان آتش پارت ۱

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط