چندشاتی بی تی اس

چندشاتی بی تی اس

part 1

با تمام دردی که داشت به تمرین ادامه داد..

مچ پاش پیچ خورده بود... ولی محبور بود...

مجبور برای ادامه دادن..
برای آینده...

درحالی که نفس نفس میزد، سعی کردم صداش رو ثابت نگه داره، میکروفون رو به سمت دهنش برد و هنگام رقص شروع به خوندن کرد

زبان ات

طبق معمول با اعضا رقص کنسرت رو تمرین میکردم..

مثل همیشه هیچ‌کدومشون بهم‌اهمیت نمیدادن..

عادی شده بود خب‌...
اعضای گروهموهیچ علاقه ای بهم نداشتن.. حتی تشویق نمیکردن منو...

خیلی وقتا داخل کنسرت ها ازم میخواستن تا باهاشون اجرا نکنم...

بدن خیلی زیبا و صدای خیل زیبایی دارم‌.

طرفدار های زیادی هم دارم، ولی خب...

داشتم رقص باتر رو تمرین میکردم که پی دی نیم وارد اتاق تمرین شد..

پی دی نیم: ات.. بیا اتاقم کارت دارم

ات: ولی من دارم رقص تمرین میکنم

جین: ات وقتمون رو نگیر...

ات چیزی‌نگفت و به دنبال پی دی نیم به اتاقش رفت

داخل راهرو هیچی نگفت..

وارد اتاقش که شدم..

دوتا مرد خیلی هیکلی کنارش بودن‌.

ات: چیزی شده؟!
پی دی نیم به اون دوتا اشاره ای کرد که سمتم‌اومدن..

ات: هی.. اینجا چه خبره؟!

پی دی نیم: ببریدش زیر زمین خونه ... انقدری کتکش بزنید که نا نداشته باشه..

ات: چی؟! مگه من چیکار کردم،( با ترس)
دیدگاه ها (۵)

چندشاتی بی تی اسpart 2 اون دو نفر بدون اهمیت ، به سمت من او...

چندشاتی بی تی اسpart ۳ بعد از ۳ ساعت، صدای باز شدن در حیاط ...

تکپارتی جونگکوکورق بزنید۹🎀🍒🫠

چندشاتی جونگکوکpart 5"اسمات نمینویسم"هیوک‌رفت و شروع کرد به ...

پسرا کلی حرف زدن من یهو چشمم به یه کامنت خورد نوشته بود سولی...

نام فیک:عشق مخفیPart: 2ویو جیمین*وایییی چقد دختر رو مخه سه س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط